نی نی مونو بردیم خونه
پرستار مهربون بردت بخش نوزادان حمام کردیمامانی یه لباس سبز برات خریده بود تنت کردن وقنداق صورتی پیچیدن بعد آوردنت پیش مامانی که شیر بخوری.شیر میخوردیو میخوابیدی کم گریه کردی قربونت برم.مامانی تا صبح نخوابید همش نی نی رو نگاه میکرد میگفت خوشگله خدا رو شکر...صبح بابای با یه دسته گل و کادو واسه ما اومد دنبالمون.ولی بهش گفتن باید بره و 2 ساعت دیگه بیاد .بابایی هم گفت من که الان دخترم رو میبرم وفرار میکنمبابایی یه عالمه نی نی رو بوسیدو رفت.دکتر اومد و گفت سالمه به سلامتی مرخصش میکنم .بعد همگی رفتیم خونه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی