تولد دخترم
دختر من امسال آخرین سالیه که تنهایی تولد میگیری از سال دیگه داداشی هم همراهته...خاله ها تصمیم گرفتن که چون یک شوال اومدی و عیدی خدا واسه ما بودی امسال تولدت رو روز عید فطر بگیرن..امشب خاله مهسا بردت پرو لباس بعد از 3 ساعت التماس و خواهش اجازه ندادی اندازه هات رو بگیرن...فردا خاله مهتاب از تهران میاد و برات شرک و دانکی میاره تو هم هرشب میگی ماممان شرک بگو.....پارمیس 2 تا دوست داشت اسمشون شرک و دانکی بود ولی یه روز پارمیس حرف بد زد شرک و دانکی از خونشون رفتن حالا دیگه پارمیس حرف بد نمیزنه مامانشو اذیت نمیکنه ...شرک رفت پیش خاله مهتاب بش گفت اووههه منو ببر پیش پارمیس دانکی هم رفت گفت هی دانکی هی دانکی ...خاله مهتاب منو ببر پیش پارمیس .....خاله که اومد شرک و دانکی هم باش میان.....قربونت برم که با چه دقتی گوش میکنیی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی