تولد دوسالگی قمری پارمیس مبارک
من و بابا از چند وقت قبل برات برنامه ریزی کردیم ..خاله مهسا لباست رو داد خیاط و تا لحظه آخر به من نشونش نداد..روز تولدت من وتو وبابا جون اومدیم خونه که استراحت کنیم وشب سر حال باشیم ...طبق معمول همه کارا رو ریختیم روسر خاله مهتاب و فرااااااااااااااااار.....وقتی شب بعد از استراحت جانانه رفتیم خونه تازه کارش تموم شده بود و رفته بود حمام ..ههههههههههههه تمام میهمانی های مامانی عکسای خالتو ببینی همین آش و همین کاسه...بزرگ شدی براش جبران کنی دخترم .....شام خوردیمو مداح اومد ..اولش گریه کردی ولی بعدش کلی رقصیدی ...عکسات رو زود میزارم ....
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی