حرفای جدید میشنوم
یه روز ظرفا رو شستم و بعد اومدی یه قاشق برداشتی از دستت محکم گرفتم گفتم دست نزن به اینا....زود یکی دیگه برداشتی و گفتی حالا مثل آدم ازم بگیرش.............................کنترل تلویزیون رو برداشتی زدی رو دکمه اوکی و بعد که دیدی کارت درسته گفتی ماسالا بزرگ شدم .........................................................................دایی بابک باهات تلفنی حرف زد و بعد وقتی تلفن رو قطع کردی گفتی دایی بابک گفت دلش برام تنگ شده گفتم ای جان دیگه چی گفت مامان ...گفتی میخواد برام بفک بخره ..یکم فکر کردی وبه اخم من نگاه کردی ..گفتی دایی بابک شات آب برا خودت بفک بخر من نمیخوام بی ادب..........
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی